اخبار فرهنگیان حقوق فرهنگیان اخبار بازنشستگان
خبر بد برای معلمان ؛ سرنوشت تلخ صندوق ذخیره فرهنگیان
سرنوشت میلیاردها تومان پسانداز معلمان چه میشود؟ پشتپرده صندوق ذخیره فرهنگیان و نگرانی فرهنگیان از آینده سرمایههایشان را بخوانید.
صندوقی که روزی قرار بود قلک امن معلمان باشد، امروز به یک هلدینگ بزرگ اقتصادی با دهها شرکت و هزاران میلیارد تومان دارایی تبدیل شده است. اما این رشد ظاهری، برای بسیاری از فرهنگیان با یک سؤال اساسی همراه شده است: آیا سرمایهای که سالها از حقوقشان کسر شده، هنوز امنیت دارد یا در گرداب اقتصاد بیثبات کشور گرفتار شده است؟
صندوق ذخیره فرهنگیان طی بیش از سه دهه فعالیت، از یک صندوق ساده پسانداز به یکی از مهمترین نهادهای اقتصادی وابسته به جامعه فرهنگیان تبدیل شده؛ نهادی که قرار بود پشتوانه روزهای بازنشستگی معلمان باشد، اما حالا فاصله میان «وعده رفاه» و «واقعیت بازدهی» به محل مناقشه تبدیل شده است.
سرمایه معلمان؛ قربانی تورم و بیثباتی اقتصادی؟
منابع صندوق از دو محل تأمین میشود:
سهم ماهانهای که از حقوق معلمان کسر میشود و سهمی که دولت موظف به پرداخت آن است. این منابع در بخشهای مختلف اقتصادی از تولید تا خدمات و بازارهای مالی سرمایهگذاری شدهاند.
اما در سالهای اخیر، تورم مزمن، تحریمها و جهشهای ارزی باعث شده بازدهی بسیاری از این سرمایهگذاریها حتی به سطح تورم هم نرسد. نتیجه این وضعیت برای بسیاری از فرهنگیان روشن است: ارزش واقعی پسانداز آنها کاهش یافته و قدرت خرید سرمایهشان کمتر شده است.
همین شکاف، اعتماد بدنه فرهنگیان به کارایی صندوق را با چالش جدی روبهرو کرده؛ بهویژه آنکه خاطره پروندههای تخلف مالی سالهای گذشته هنوز از ذهن جامعه فرهنگیان پاک نشده است.
نقش صندوق در زندگی معلمان؛ فرصت یا ریسک؟
با وجود همه انتقادها، نمیتوان نقش مثبت صندوق را نادیده گرفت. در شرایطی که حقوق معلمان همواره پایینتر از بسیاری از مشاغل تخصصی بوده، وجود نهادی که بتواند سرمایههای خرد را تجمیع و به پروژههای اقتصادی بزرگ وارد کند، یک فرصت مهم برای ایجاد ثروت جمعی به حساب میآید.
سودهای سالانه صندوق، حتی اگر کمتر از انتظار باشد، برای بسیاری از بازنشستگان فرهنگی نقش مهمی در تأمین هزینههای زندگی دارد. علاوه بر آن، صندوق بهنوعی حس همبستگی اقتصادی و هویت مشترک میان معلمان ایجاد کرده است.
اما همین اهمیت اجتماعی، باعث میشود هر نشانهای از ناکارآمدی یا فساد، اثر روانی چندبرابری بر بدنه فرهنگیان داشته باشد.
بحران اعتماد؛ چرا فرهنگیان نگرانند؟
نگرانی اصلی معلمان امروز فقط سود کمتر نیست، بلکه ابهام در شفافیت است. بسیاری از اعضا نمیدانند منابع دقیقاً در کجا و چگونه سرمایهگذاری میشود، چقدر سود واقعی ایجاد شده و سهم واقعی آنها چیست.
نبود گزارشدهی شفاف و ضعف نظارت عمومی، زمینهای ایجاد کرده که شایعات، بدبینی و بیاعتمادی تقویت شود. در اقتصادی که تورم مزمن دارد و سیاستهای اقتصادی ناپایدار است، این نگرانیها طبیعیتر نیز میشود.
راه آینده صندوق؛ سه شرط برای نجات سرمایه فرهنگیان
کارشناسان معتقدند آینده صندوق ذخیره فرهنگیان به اجرای سه اصلاح اساسی وابسته است:
شفافیت مالی واقعی
صندوق باید صورتهای مالی شفاف، قابل دسترسی و قابل راستیآزمایی منتشر کند. بدون شفافیت کامل، اعتماد بازنخواهد گشت.
سرمایهگذاری هدفمند برای معلمان
بهجای تمرکز صرف بر سودآوری عددی، منابع صندوق باید به سمت حوزههایی برود که مستقیماً زندگی معلمان را بهبود میدهد؛ مثل مسکن فرهنگیان، بیمه تکمیلی، خدمات درمانی و رفاهی.
نقشآفرینی جدی دولت
بدون پرداخت واقعی سهم دولت و ایجاد یک سپر حمایتی در برابر بحرانهای اقتصادی، صندوق بهتنهایی قادر به حفظ ارزش دارایی معلمان نخواهد بود.
صندوق ذخیره فرهنگیان؛ آینه تمامنمای اقتصاد ایران
واقعیت این است که صندوق ذخیره فرهنگیان، تنها یک نهاد صنفی نیست؛ بلکه تصویری کوچک از اقتصاد ایران است: اقتصادی که با تورم، بیثباتی، ضعف نظارت و بحران اعتماد دستوپنجه نرم میکند.
اگر اقتصاد ملی نیازمند اصلاحات ساختاری است، صندوق نیز برای تبدیل شدن به پشتوانه واقعی بازنشستگی معلمان باید مسیر اصلاح، شفافیت و حرفهایگری را با شجاعت طی کند.
در غیر این صورت، سرمایهای که قرار بود آرامش روزهای بازنشستگی فرهنگیان باشد، میتواند به منبعی دائمی از نگرانی تبدیل شود.