قیمت خودرو
اوضاع وحشتناک در بازار خودرو
تحلیل ۷۰۰ کلمهای از وضعیت فعلی بازار خودرو در ایران؛ از وعدههای واردات تا رویافروشی خودروسازان و شکاف میان سیاست و واقعیت بازار.
بازار خودرو در حالی روزهای پرالتهاب خود را سپری میکند که سیگنالهای منفی از سمت عرضه، سیاستگذاری و حتی وعدههای وارداتی، بر این التهاب افزوده است.
کارشناسان معتقدند آنچه امروز در بازار خودرو میگذرد، نه صرفاً نتیجه نوسان ارزی، بلکه محصول «ابهام ساختاری» و «اعتماد از دسترفته» در سیاستهای خودرویی کشور است.
در این میان، مسیح فرزانه، کارشناس بازار خودرو، در گفتوگویی تحلیلی تأکید میکند که بخش مهمی از وعدههای فعلی، نه به عرضه واقعی خودرو، بلکه به «بازیهای آماری و مالی» شباهت دارد؛ پدیدهای که او آن را «خالیفروشی بهجای فروش واقعی» مینامد.
وعده واردات؛ از آمار تا واقعیت
به گفته فرزانه، آمار رسمی از واردات ۲۵ هزار دستگاه خودرو سخن میگوید، اما این عدد در واقع حاصل ثبت سفارشهای سال گذشته است و هیچ نشانهای از ورود موج جدید خودروها به بازار وجود ندارد.
به بیان دیگر، «عرضه تازهای» صورت نگرفته و آنچه اعلام میشود، بیشتر نوعی بازی با افکار عمومی است تا تغییر واقعی در وضعیت بازار.
این وضعیت سبب شده تا بازار همچنان در حالت «انتظار» باقی بماند؛ انتظاری که در عمل، زمینهساز رشد قیمتها شده است.
در چنین شرایطی، مصرفکنندگان واقعی، نه به وعدهها، بلکه به تجربه ملموس عرضه و قیمت واکنش نشان میدهند — و این تجربه همچنان ناامیدکننده است.
محدودیت عرضه، موتور محرک افزایش قیمت
فرزانه در ادامه تحلیل خود تأکید میکند که محدودیت عرضه در کنار افزایش طبیعی تقاضا به دلیل تورم انتظاری، دو عامل اصلی جهش قیمتها هستند.
به گفته او، حتی در مورد خودروهای داخلی نیز، روند صعودی قیمت کاملاً محسوس است.
بر اساس دادههای میدانی، فاصله قیمت کارخانه تا بازار در مدلهایی چون پژو ۲۰۷، تارا و دنا — که اصطلاحاً «رند بازار» نامیده میشوند — در حال گسترش است.
این شکاف قیمتی، نهتنها نشان از ناکارآمدی سیاستهای کنترلی دارد، بلکه به موتور خلق رانت و سوداگری تبدیل شده است.
نوسان ارز؛ دومین متهم بازار خودرو
در کنار عرضه محدود، نوسانات ارزی نیز دومین عامل موثر بر روند قیمتی بازار معرفی میشود.
با اینکه نرخ دلار در هفتههای اخیر نوسان محدودی داشته، اما نااطمینانی نسبت به آینده سیاسی و اقتصادی کشور، زمینهساز تداوم رشد قیمتها شده است.
در واقع، خودرو در ذهن بخش قابل توجهی از جامعه، به ابزار حفظ ارزش پول تبدیل شده و همین تغییر کارکرد، باعث افزایش تقاضاهای غیرمصرفی میشود.
فرزانه معتقد است: «وقتی مردم اطمینان ندارند که ارزش پولشان حفظ میشود، به خرید هر کالایی روی میآورند که قابلیت نقدشوندگی داشته باشد — و خودرو، در ردیف نخست این فهرست است.»
رویافروشی بهجای تولید
به گفته این کارشناس، بخش دیگری از آشفتگی بازار، ناشی از رفتار برخی خودروسازان است که در قالب طرحهای فروش، اقدام به جذب نقدینگی از مردم میکنند؛ طرحهایی که نهتنها تحویل بهموقع ندارند، بلکه در بسیاری موارد، فاقد پشتوانه تولید واقعی هستند.
او این روند را «نوعی رویافروشی» مینامد: وعده تولید، بدون توان تولید.
به تعبیر فرزانه، این رویه نهتنها اعتماد عمومی را تخریب میکند، بلکه عملاً به افزایش نقدینگی سرگردان در بازار خودرو منجر میشود؛ نقدینگیای که در نهایت، دوباره به چرخه سوداگری بازمیگردد.
شکاف میان سیاست و واقعیت بازار
بررسی روندها نشان میدهد که تصمیمگیران خودرویی کشور، همچنان به «مدیریت دستوری قیمت» و «طرحهای مقطعی فروش» دل بستهاند.
اما تجربههای سالهای اخیر بهروشنی ثابت کرده است که بدون اصلاح ساختار عرضه، حذف رانتهای نهادی و ایجاد رقابت واقعی، هیچ سیاست قیمتی نمیتواند پایدار باشد.
فرزانه در جمعبندی سخنانش میگوید:«ما با بازاری روبهرو هستیم که بهجای شفافیت، با وعده و آمار اداره میشود. در چنین فضایی، حتی بهترین تصمیمات اقتصادی نیز به نتیجه نمیرسند، مگر آنکه اعتماد عمومی بازسازی شود.»
چشمانداز مبهم بازار؛ تصمیمگیری در مه
در پایان میتوان گفت بازار خودرو در وضعیت تعلیق دائمی قرار دارد؛ از یکسو وعده واردات، از سوی دیگر نبود عرضه واقعی و از همه مهمتر، ضعف سیاستگذاری.
در چنین فضایی، نوسان قیمتها ادامه خواهد داشت و هر خبر سیاسی یا ارزی میتواند بازار را دچار تلاطم کند.
پرسش اصلی اکنون این است:
آیا وقت آن نرسیده که بهجای رویافروشی و خالیفروشی، به بازسازی اعتماد و اصلاح سیاستها اندیشید؟
ارسال نظر