ایران تغییر استراتژی می دهد
استراتژی منطقهای ایران تغییر میکند؟
حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر ارشد اندیشکده شورای خاورمیانه در امورجهانی گفت که به نظر نمیرسد تغییر استراتژیکی در منظومه فکری ساختار سیاسی ایران رخ داده باشد.
حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر ارشد اندیشکده شورای خاورمیانه در امورجهانی در گفت وگو با هم میهن درباره چرایی تصمیم ایران برای ورود به مذاکره غیر مستقیم با آمریکا گفت: من باورم این نیست که در منظومه فکری ساختار سیاسی جمهوری اسلامی تغییر استراتژیک و بنیادینی رخ داده باشد. اگر این فرض را بپذیریم که وخامت شرایط و ضرورت حل مسئله از طریق دیپلماسی، عاملی بوده باشد که نظام ایران را قانع کرده باشد به سمت مذاکره برود، باید گفت که این رویکرد، نشانه تغییر استراتژیک نیست. بلکه نشانه این است که نظام قصد دارد مذاکره را انجام دهد تا شرایط به ثبات برسد و بعد براساس این شرایط جدید فضا را به نحوی مدیریت کند.
وی درباره علل رویکرد آمریکا به این دور از مذاکرات نیز گفت: من برداشتم این است که این رویکرد تاکتیکی به آمریکا لزوماً به معنای یک توافق تاکتیکی نیست. چون اگر توافق در موضوع هستهای رخ دهد و در بلندمدت جوابگو باشد دستکم در یک عرصه بسیار مهم و در مهمترین عرصه از تقابل ایران و آمریکا، یک ثباتی را ایجاد میکند که بعد زمینه را برای پیشرفت در بقیه حوزهها فراهم میکند. من معتقد نیستم که کلاً چیزی که حالا در مجموعه سیاستخارجی ایران در حال پیگیری است صفر تا صدش ماهیت تاکتیکی دارد. من معتقدم که رویکرد تاکتیکی و ضرورتمحور به ایالات متحده با یک رویکرد استراتژیک و در عین حال منفعتمحور نسبت به منطقه همراه شده که اینها در کنار هم ممکن است در صورت درست پیاده شدن، جواب بدهند.
آنچه که حالا ما در بحث دیپلماسی منطقهای ایران شاهدش هستیم و من اگر بخواهم منصف باشم، باید بگویم از دوره آقای رئیسی شروع شد، کیفیت رابطه با عربستان است. من تا همین اواخر خیلی مطمئن نبودم که این دیپلماسی تا چه حد عمق و ریشه دارد تا زمانی که آقای خالد بنسلمان به تهران سفر کرد و با رهبری دیدار کرد. اهمیت این دیدار خیلی زیاد بود؛ فردی که به عنوان عضو خاندان سلطنتی عربستان و وزیر دفاع این کشور به تهران سفر میکند. ما هم از پروتکلهای جمهوری اسلامی مطلع هستیم. این فرد با شخص اول مملکت در تهران دیدار میکند. اینجاست که جنبه استراتژیک خودش را نشان میدهد.
وی درباره احتمال طراحی استراتژی جدید از سوی ایران گفت: ممکن است. دیپلماسی منطقهای ایران، اساساً ضرورتمحور آغاز شد. گفتوگوهای امنیتی ایران و عربستان ابتدا با میزبانی عراق انجام شد. آن زمان آقای ایروانی که معاون آقای شمخانی بودند، ایران را نمایندگی میکردند. بعد رسید به آن توافقی که چین در مارس ۲۰۲۳ میانجیگری کرد. این توافق تا حد زیادی ناشی از ضرورتهای امنیتی ایران در سطح منطقه بود. به این خاطر که ایران شاهد این بود که عربستان سعودی با سرمایهای که دارد برای مثال به لحاظ رسانهای میتواند برافکار عمومی ایران تاثیر داشته باشد.
میتواند در حمایت از گروههای مسلح که به صورت بالقوه یا بالفعل علیه ایران فعالیت دارند، اقدام کند و از همه مهمتر، عادیسازی روابط بین عربستان و اسرائیل به لحاظ جایگاه عربستان در جهان اسلام و تاثیراتش، ایران را به لحاظ امنیتی و ایدئولوژیک نگران کرد. من از یک اصطلاحی برای هر دو طرف ماجرا استفاده کردهام. البته طرف سعودی هم ضرورتهایی در توافق با ایران داشته است. بهخصوص بعد از حملات حوثیها به تاسیسات آرامکو، عربستان نیاز به چنین توافقی با ایران داشت. اصطلاحی که در آن زمان من برای هر دو طرف ماجرا استفاده میکنم، بحث «بازدارندگی از طریق مفاهمه» یا «عادیسازی به عنوان بازدارندگی» بود؛ چه برای ایران و چه برای عربستان.
به گفته وی، اگر به تفکر استراتژیک جمهوری اسلامی و آن بنیان ایدئولوژیکی که از همان سال ۵۷ سیاست خارجی ایران را هدایت کرده برگردیم میبینیم که یک بنیان اساسی دارد و آن این است که رویکرد ایران نسبت به عربستان، به عنوان نیروی نیابتی ایالات متحده در منطقه بود. حالا این رویکرد تغییر کرده است. یعنی ایران به این باور رسیده که عربستان چه به لحاظ پتانسیلی که دارد و چه به لحاظ خواست سیاسی، بازیگری مستقلی در منطقه دارد. بنابراین فایده دارد که ما با عربستان ارتباط بگیریم. این فقط محدود به عربستان هم نیست. به امارات و قطر هم برمیگردد. اما چرا روابط با بحرین هنوز گیر دارد؟ این نکته خیلی مهمی است. چون نوع بازیگری بحرین در مجموعه شورای همکاری خلیج فارس متفاوت با قطر و امارات و عربستان است.
ارسال نظر