ضربالاجل دو هفتهای ترامپ به ایران | حمله نظامی جدید آمریکا در راه است؟
در فضای رسانهای غرب، برخی تحلیلگران از احتمال اقدام محدود آمریکا در منطقه سخن میگویند؛ از سوریه و عراق گرفته تا یمن. در مقابل، برخی دیگر معتقدند هدف اصلی واشنگتن نه یک حمله نظامی، بلکه بازسازی قدرت بازدارندگی و نمایش اقتدار در برابر رقبایی، چون ایران و روسیه است.
انتشار توییتی جعلی درباره «ضربالاجل دو هفتهای ترامپ به ایران» همزمان با تحرکات نظامی آمریکا در منطقه، موج تازهای از جنگ روانی و گمانهزنیها را درباره تهدید جدید واشنگتن رقم زده است.
رویداد۲۴ نوشت در روزهای اخیر تصویری از توییتی منتسب به کریستین امانپور، خبرنگار سرشناس شبکه CNN، در فضای مجازی دستبهدست شد که در آن نوشته شده بود: «منابع نزدیک به دولت فدرال میگویند ترامپ برای ایران ضربالاجل دو هفتهای تعیین کرده است.».
اما بررسیهای دقیق مشخص کرد که چنین توییتی در حساب رسمی امانپور وجود ندارد و هیچ رسانه معتبر بینالمللی آن را منتشر نکرده است. بهنظر میرسد این تصویر ساختگی بخشی از جنگ روانی گستردهای باشد که در هفتههای اخیر علیه ایران در جریان است؛ جنگی که این بار در بستر شبکههای اجتماعی و با هدف آمادهسازی افکار عمومی برای افزایش فشارهای سیاسی و نظامی شکل گرفته است.
تحرکات تازه واشنگتن در منطقه
در همین حال، منابع منطقهای از افزایش تردد نظامی نیروهای آمریکایی در خلیج فارس و شرق مدیترانه خبر میدهند. پروازهای شناسایی و استقرار بخشی از ناوگان نیروی دریایی آمریکا در نزدیکی سواحل منطقه، گمانهزنیها درباره احتمال سناریوی نظامی محدود یا حملات هدفمند را تقویت کرده است.
برخی ناظران میگویند این تحرکات، بیش از آنکه نشانه تصمیم برای اقدام باشد، تلاشی است برای فشار روانی بر تهران در آستانه مذاکرات غیرمستقیم جدید و تحولات انتخاباتی در واشنگتن.
سیگنالی لاریجانی به جامعه
آنچه پازل این گمانهزنیها را تکمیل میکند، اما اظهارات اخیر علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی است. او گفته: «آمریکا نمایندهای به نام باراک در لبنان دارد. اخیرا هم آمده گفته این آخرین بار است: یا این حرفهایی که میگوییم گوش میکنید یا دیگر خود دانید. خود دانید یعنی اینکه به اسرائیل میگوییم بزنندتان.».
حمله به کجا؟
در فضای رسانهای غرب، برخی تحلیلگران از احتمال اقدام محدود آمریکا در منطقه سخن میگویند؛ از سوریه و عراق گرفته تا یمن. در مقابل، برخی دیگر معتقدند هدف اصلی واشنگتن نه یک حمله نظامی، بلکه بازسازی قدرت بازدارندگی و نمایش اقتدار در برابر رقبایی، چون ایران و روسیه است.
رسانههای داخلی نیز سرگرم گمانهزنی و حدس پیرامون جغرافیای بحران آتی هستند. مثلا روزنامه اصولگرای خراسان که از جمله رسانههای نزدیک به رئیس مجلس است در شماره امروز خود نوشت: «هدف اصلی عملیات، احتمالا در خاک عراق نیست، بلکه آمریکا میخواهد اطمینان یابد نیروهای عراقی در یک درگیری تازه با طرف دیگری – که ممکن است حزبالله لبنان یا حتی ایران باشد – مداخله نکنند.» بنا بر این تحلیل، واشنگتن در حال بازی پیچیدهای از فریب و ابهام است. ممکن است تمرکز رسانهای بر ونزوئلا پوششی برای تدارک حملهای دیگر در خاورمیانه باشد.
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی، نیز در یادداشتی نوشته است که اگر آمریکا واقعا قصد عملیات نظامی داشته باشد، محتملترین هدف آن حشدالشعبی عراق است؛ چراکه برخلاف حزبالله و انصارالله، هنوز درگیر جنگ مستقیم نشده و میتواند ضربهپذیرترین حلقه محور مقاومت باشد.
در چنین فضایی، انتشار یک توییت جعلی میتواند افکار عمومی را به سمتی هدایت کند که تصمیمهای بعدی آمریکا مشروع جلوه کند؛ همان الگویی که پیش از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز تجربه شد.
واقعیت این است که امروز میدان نبرد، تنها در خاک خاورمیانه نیست؛ بلکه در شبکههای اجتماعی و رسانهها جریان دارد. توییت ساختگی منتسب به امانپور، نشانهای از همین نبرد است؛ نبردی برای شکل دادن به روایتها، تحریک افکار عمومی و آزمودن واکنش تهران.
ماجرای «توییت جعلی امانپور» بیش از آنکه یک اشتباه رسانهای باشد، نشانهای از مرحله تازه جنگ نرم و عملیات روانی علیه ایران است. در شرایطی که تحرکات آمریکا در خاورمیانه افزایش یافته و سیاست فشار دوباره بر سر زبانها افتاده، بهنظر میرسد راهبرد تهدید و سردرگمی جایگزین گفتوگو و دیپلماسی شده است.
پرسش مهم اینجاست: آیا ضربالاجل واقعی در کار است، یا تنها یک پیام ساختگی برای سنجش واکنش تهران و افکار عمومی؟
ارسال نظر